سبد خرید شما خالی است!
زن نازنین
دستتو مي كشي روي تنه درختا
باهاشون دست مي دي
دستتو مي كشي رو شمشاداي خيس تازه آب خورده
كف دستت خنك شده
مي كشي روي صورتت مزه مي ده
لبه باريك تموم مي شه
مي پري پايين ميله هاي زرد.
زنجيرهاي زرد آويزان به اونا رو تكون مي ديد
رد مي شي
زنجير بعدي؛ زنجير قبلي هنوز تكون مي خوره.
تشنه ات مي شه
يه آب سردكن
تو به همه آرزوهات مي رسي...