سبد خرید شما خالی است!
پسر | مهدی قلی نژاد ملکشاه
آسایشگاه ساختمانِ نوسازی بود شبیه مدرسه. یکی از این چندکلاسه هایی که خبر افتتاح شدنش را در تلویزیون محلی پخش می کنند: دوطبقه، با سقف شیروانی و نمای شُسته کاری و کتیبۀ کاشیِ زشتی که اسم آسایشگاه را به خط نستعلیق رویش نوشته بودند. این جا و آن جا آثاری از ناتمامی، بدسلیقگی، پشت هم اندازی. فاصلۀ ورودی حیاط تا ورودی ساختمان را آسفالت سرد ریخته بودند که به همین زودی نِشست کرده بود و از میان تَرَک ها علف سبز شده بود. دو طرف باریکه راه باغچه ای بود لخت وعور که خاکش را تازه شخم زده بودند. درخت ها را ریشه کن نکرده بودند و جا به جا تنۀ بریده شدۀ