سبد خرید شما خالی است!
سنگ، سین آخر -- کیوان ارزاقی
روی زانو مینشیند و میگوید: «امشب سیام اسفنده و من هم میخوام باهات روراست باشم.»
از روی زمین سیگارش را برمیدارد، پک میزند و دوباره روی سنگ کوچکی میگذارد. سرش را بالا میآورد و میگوید: «قول میدی هر چی امشب شنیدی، فردا، همین که سال نو شد، یادت بره؟ شتر دیدی، ندیدی! چیزی شنیدی، نشنیدی!»
580,000ریال
540,000ریال
420,000ریال